پست ثابت
خوش آمدید
به علت بروز بودن سایت از صفحات دیگر نیز دیدن فرمایید.
مطالب سایت صرفا جنبه طنز و فان دارند
اس ام اس اعتراف میکنم جدید ۲۰۱۵ ، ۲۳ام دی ۱۳۹۳
اس ام اس اعتراف میکنم جدید ۲۰۱۵
اعتراف میکنم سرعت اینترنتم ۱ مگه ولی هر صفحه ای باز میکنم
اول متن هاش رو میخونم وقتی متن ها تموم بشه میتونم عکس ها رو هم ببینم
من از شما میپرسم اینترنته داریم؟
اعترافات خنده دار جدید ، ۲ام مرداد ۱۳۹۳
اعترافات خنده دار
اعترافات خنده دار جدید , اعترافات جدید
اعتراف میکنم هنوز یاد نگرفتم بچه ها فامیل رو که میان اذیت میکنم به گریه میندازم چجوری ساکتشون کنم :دی
.
.
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم بچه بودم تو دستشویی دور مورچه ها رو آب میریختم زندانی میشدن بعد میزاشتم برن تا بیشتر قدر زندگی رو بدونن. خلاصه اینقدر بفکر بقیه بودم
خاطرات خنده دار جدید اعتراف میکنم ، ۲۰ام تیر ۱۳۹۳
خاطرات خنده دار
اعتراف میکنم یه بار مامانم داشت ازم جلو خالم اینا تعریف میکرد اومدم تکمیل کنم عرایض مادر رو تایید کنم گفتم: نه منم یه خری مثله شمام
.
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم معلمه تو دبستان گفت مشق ها رو خودتون بنویسید با دوربین مخفی هواتونو دارم. از اون به روزی چندساعت دنبال سوارخ سنبه هاى خونه رو میگشتم. البته من خنگ نبودم از اول میدونستم تو کانال کولره
- milad
- اعترافات احمقانه , خاطرات خنده دار , مطالب طنز
- يک نظر
ادامه مطلب
اس ام اس جدید اعتراف میکنم ، ۱۷ام تیر ۱۳۹۳
اس ام اس جدید اعتراف میکنم
اعتراف می کنم تو ابتدایی انشا میدادن علم بهتر است یا ثروت؟ فقط برا نمره میگفتیم علم اما همه میدونستن پول بهتر است از علمه
.
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم بچه بودم فیلم بروسلی میدیدیم هنوز تموم نشده وسطش جوگیر با داداشم بهم میزدیم. همه حرکات خوب بود مخصوصا صدای غودااااا که من بهتر میکشیدم
اعترافات خنده دار بچگی ، ۱۴ام تیر ۱۳۹۳
اعترافات خنده دار
اعتراف میکنم وقتی بچه بودم میخاستم برم مجلس زنونه. از شانس خوب ما یه زنه شناخت منو باکفش زد توسرم منم همونجا بیهوش افتادم
.
.
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم بچه که بودم تو اتاق فوتبال بازی میکردم
بعضی وقتا فکر میکردم کلی تماشاگر دارن اسممو صدا میزنن
منم جوگیر میشدم رو فرش تف مینداختم
اعتراف میکنم جدید ، ۱۱ام تیر ۱۳۹۳
اعتراف میکنم
اعتراف میکنم بچه بودم بهم پول نمیدادن منم هر وقت مهمون میومد جلو همه به بابام میگفتم پول بریم با بچه مهمونا یه چیزی بخریم تازه بعضی وقتا بابای اونام پول میداد. منم وسط راه اذهان عمومی رو منحرف میکردم همه پولا رو بالا میکشیدم. یه همچین بچه اقتصاد دانی بودم من
.
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم هر دفعه خودکار نو خریدم هی دوست داشتم بنویسم کلی انگیزه میدم به ادم
خاطرات جدید باحال اعترافی ، ۳۱ام خرداد ۱۳۹۳
خاطرات
اعتراف میکنم ۲۷ سالمه بیسکویت ساقه طلایی یا بیسکویت مادرو تو شیر له میکنم میخورم آی حال میده
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم بچه بودم شصت پامو میچپوندم تو دهنم و مزه ترشی داشت منم از خوشحالی میدویدم که آآآآآآخ جون پام لواشکی شده
هرچی هم که میگی خودتی
- milad
- اعترافات احمقانه , طنز
- بدون نظر
ادامه مطلب
خاطرات خنده دار اعتراف میکنم ۲۰۱۴ ، ۲۴ام خرداد ۱۳۹۳
اعتراف میکنم یکی از تفریحات بچگیمون این بود که هر وقت زنگ مدرسه رو میزدن هر چی صدا بلد بودیم و تو ذهنمون بود و در میاوردیم یک حالی میداد!
حس می کردیم تو جنگلیم با دوستان میمونمون
.
.
.
.
.
.
اعتراف می کنم بچه که بودم ,زنگ خونه ها رو میزدم فرار میکردم دستکش دستم میکردم اثر انگشت بجا نمونه
بعدنم که بزرگ شدم ایفون تصویری اومده بود دستکش دستم نمیکردم ولی صورت خودمو اونطرفی میکردم
خاطرات خنده دار جدید اعتراف میکنم ۹۳ ، ۲۳ام خرداد ۱۳۹۳
اعتراف میکنم بچه بودم با کلوخ زدم وسط پیشونی داداش کوچیکترم تا گریه کنه
بعدشم خودم بغلش کنم دیگه گریه نکنه
اخه یکی از فانتزیام این بود به گریش بندازمو خودم ارومش کنم
روانیم خودتی
.
.
.
.
.
.
اعتراف میکنم بار اولیکه ماشینو بردم کارواش همراه کارگرها ماشینو شستم بعد مسئول کارواش اومد خجالت زده منو جمع کرد
اعترافات خنده دار و احمقانه – ۲۴خرداد۹۲ ، ۲۴ام خرداد ۱۳۹۲
اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی از بچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرنده ها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی می زدم اتفاقی نمی افتاد!!!!
- milad
- اعترافات احمقانه , طنز , مطالب طنز
- ۲ نظر
ادامه مطلب